سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ ققنوس

بعد مرگم مرا بسوزانید و خاکسترم را بر باد دهید

    نظر

 این نامه از طرف یه دانشجویی که قبل خودکشی نوشته مثل اینکه خیلی شاکیه!

سلام
نمی دانم این نامه را برای چه خری بنویسم. هیچ گاوی نیست که در این طویله مرا درک کند. روز و شب مثل سگ درس خواندم و خواندم، افتادم و افتادم. مثل شتر هر ترم مشروط شدم.
ریش بزی گذاشتم بلکه کسی مرا به عنوان یک دانشجو بپذیرد ولی حیف که قیافه ام مثل قورباغه بود و به عنوان جارو کش هم مرا قبول نمی کردند.
همیشه جزوه هایم را با 4 رنگ و خوشکل نوشتم، به عشق اینکه یک ماده خری بیاید از من جزوه قرض کند و تریپ لاو با هم برویم، ولی همیشه دخترها پیش بزغاله های کلاس می رفتند.
نصف شب ها همیشه خواب می دیدم که استادهایمان به شکل دسته ای گودزیلا به من حمله می کنند و دندانهایشان را قریچ قریچ برای من تیز می کنند. البته تو بیداری هم همچین فرقی با اون خوابا نداشتن. الهی منقرض بشن(دایناسورا رو می گم)
خوابگاه هم که باغ وحشی برای خودش بود. یکی مثل خرس می خوابید، یکی مثل میمون از در و دیوار و تخت بالا می رفت.یکی مثل گور خر همیشه شلوار و پیرهن راه راه می پوشید. یکی هم مثل گوریل هر چی تو اتاق بود می خورد.
نمی دونم من بین این همه جونور چی شدم. شاید مثل این ساندیس های چند میوه عصاره ای از همه جانور های موجود شدم.
حالا دیگه خسته شدم. رفتم تو خط خود کشی و این مایه ها بلکه از دست این باغ وحش گُنده نجات پیدا کنم.
بعد مرگم مرا بسوزانید و خاکسترم را بر باد دهید تا دست هیچ جانوری به من نرسد.
چاکر شما  دانشجوی 4 ترم مشروط